تولدِ خون
جماعِ جنگ با مردم است
خیابان ، زبانِ لخته اَش را در
آورده
خانه ها، در لهجه یِ اضطراب جان می دهند
این شعر هر جایی ست
هم
آغوشِ دنیا
دمینوی خشاب می زاید
روی هاتبرد،نیل ست
کشورها به هم خورده
اند
دور یا زود با زبانِ تصویر دوست می شوید
در اتاق های دیگر جهان
شما
روی آنتن هستید