«غارت »
يكي دوباره توي گوش من خوند
صداي فرياد كلاغه انگار
مي گه دوباره
ميوه ها رو بردن !
...آره-يه دزدي توي باغه
انگار !
داد ميزنه پرچين روي ديوار :
دوباره ريخت و
پاش... دوباره غارت
علف هاي سبزو زدن سوزوندن !
ريشه زده، قد كشيده اسارت
مي خوان
با اين خشونت و خشونت
هوا رو آلوده ي وحشت كنن
واي اگه با هرم جنون بيش از اين
قرن و
پر از دوده ي وحشت كنن
نفس هامون عزيزه كبري
خاتون
هوا خرابه... نكنه بميرن !
دستاتو محكم بذاري
رو سينه ت
از تو نفس كشيدن و نگيرن
!
آهاي شماها كه پر از فريبين !
دلا بايد گناشون و
بدونن
قفس ها رو ديگه زمين بذارين
!
قناريا حق شونه بخونن
2
عفونت »
ما تبار كدامين سرشتيم؟ !
نسل ما اوج يك جبر وحشي
چيست دنياي
امروزي ما؟
باغ وحشي پر از ببر وحشي
!
نسل ما مثل ويروس وحشت
توي رگ هاي
بي خون تاريخ
نسل ما از زمين هم گذشته ست
نسل ما در تكاپوي مريخ
سخت جا
مانده ايم از رسيدن
گرچه همگام با آفرينش
ما كجا و كجا آدميت !
مي گريزد ز ما آفرينش
روح ابليس را خلق كرديم
در زمين
باز با خاك آدم
زيست كرديم مانند يك خوك
سال ها سال در لاك آدم !
خط باطل كشيديم
با جبر
بارها روي طومار قانون
غسل
تعميد حق را گرفتيم
پيش چشم خداوند با خون
عصر ما عصر تبعيد مذهب
عصر تكريم
تلخ خشونت
عصر اعجاز گنگ شياطين
عصر تلفيق زخم و عفونت !