اکبر اکسیر
مقداري درد و قدري خاطره
...
دهه
شصت با اينكه دهه سكوت و آرامش ادبي در شعر معاصر ما تلقي مي شود در اصل آبستن
حوادثي بود كه به شعر دهه هفتاد انجاميد . انديشه هاي جوان مجهز به تئوري هاي داغ
ادبي ، فلسفي و طرح هاي نو توسط گلشيري و بابك احمدي و بعد ها علي باباچاهي و
ديگران دهه شصت را به دوره انتقالي شعر سپيد معيار بدل كرد . ساكنان خلوت شهرستان به
ياد دارند ماهنامه هايي هم چون آدينه ، دنياي سخن ، مفيد و ... به نوعي نقش قاصدك
اين جريان بودند و خبرهاي داغ محافل ادبي را به ما مي رساندند (مصاحبه
معروف بحران رهبري شعر توسط اين جانب با دكتر براهني چاپ شده در جلد سوم طلا در مس
حاصل جريانات اين دهه بود) . در عرصه شعر دهه شصت ، شاعران مطرح از نسل سومي ها
سيد علي صالحي ، شمس لنگرودي ، فرشته ساري ، مسعود احمدي و ... را مي توان نام برد
كه از اين ميان مسعود احمدي پركارتر مي نمود . با كتابهاي زني بردرگاه ( 1360 ) /
روز باراني ( 1366 ) / برگريزان و گذرگاه ( 1366 ) / دونده خسته ( 1367) / قرار ملاقات ( 1368 ) / و بخش اعظم شعر هاي
مجموعه صبح در ساك ( 1371) . مسعود احمدي در اين دهه يكي از اميدهاي شعر امروز
معرفي شد و با مجموعه هاي بعدي ، آرام از هياهوي دهه هفتاد گذشت و بعد ها كه
مسئوليت صفحه شعر ماهنامه نگاه نو را برعهده گرفت بيشتر از آنكه به خود برسد به
معرفي شعر و شاعران برتر گوشه و كنار ايران پرداخت و باني يكي از صفحات معتبر شعر
امروز شد . مسعود احمدي با آنكه در عكس ، آدمي خشن و خشك ديده مي شود اما يكي از
چهره هاي مهربان و فروتن شعر امروز است كه جز خود ديگران را هم مي بيند ، به شعر
خوب بها مي دهد ، هرگز زير نقاب روشنفكري پنهان نمي شود و رنگ عوض نمي كند . او در
مصاحبه هاي مختلف بار ها به آسيب شناسي روشنفكري در ايران پرداخته است . مقالات مستدل
او در مجموعه مقالات « حرف هاي زيادي » گواه اين
مدعاست . همين طور در بحث جنجالي شعر ساده امروز ، نظرات صريح خود را ابراز نمود
بي آنكه فريب بازي هاي ژورناليستي را بخورد . او جهت روشنگري به يك گفتمان فني
دامن زد كه متأسفانه بحث به رويارويي نام ها كشانده شد و ادامه نيافت .
§ مسعود
احمدي از پيشروان شعر ساده كوتاه امروز است هرچند از اين مرحله گذشت و شعر خاص خود
را دنبال كرد . در مجموعه شعر دونده خسته منتشره در سال 1368 مسعود احمدي شعري
دارد با نام نان كه شعر معروفي است و بارها در نشريات مختلف بدون اشاره به نام مسعود
احمدي چاپ مي شود : از خانه بيرون مي شويم / پيش از طلوع / و به خانه باز مي آئيم
/ از پس غروب / گرده ناني مجالمان نداد/ تا قرص آفتاب را ببينيم .
§ شعر
نان ، شعر ساده و كوتاهي است در شش سطر با آغاز و پايان بندي طبيعي به زبان مردم
امروز ، قابل فهم براي عام و خاص كه سرشار از درد انسان شهرنشين امروز است و
سرگرداني ما را در لابلاي آهن و سيمان و ترافيك نشان مي دهد . اين نمونه با شكوه
از شعر ساده و كوتاه امروز از مسعود احمدي كافي ست كه او را ازشاعران اين نوع شعر
بدانيم . او اينك فارغ از هياهوي محافل ادبي در آستانه دهه نود با راه اندازي سايت
« آن ديگري » به معرفي شعر و شاعران امروز مي پردازد و در خلوت خود دنياي زيبايي
فراهم آورده است تا صداي شعر امروز را به چهار گوشه دنيا برساند . مسعود احمدي در
شعر معاصر ايران نام مباركي ست . او سه دهه تام در شعر امروز حضوري فعال داشته است
. به اين دونده خستگي ناپذير خسته نباشيد مي گويم . بي شك زحمات اين شاعر بزرگوار
شعر امروز از چشم ها پنهان نخواهد ماند . براي ايشان سلامتي
آرزومندم . اميد كه بپايد و بپويد و بگويد :
§ باور
كن / در لفاف چيزي نيست / جز مشتي آرزو / چند حرف تازه / سكوتي قديمي / به اضافه
آن گل زرد / مقداري درد/ و قدري از خاطره تو / نكند تا فردا آن را باز كني / كه
فضا جاي اين همه را ندارد / و همسايه سال هاست كه نه حافظه دارد / نه خاطره نه
رويا / اگر هم طاقت نمي آوري / دست كم صبر كن / تا وقتي كه كوچه از هر صدايي خالي
ست / و خروس تا خواندن خيلي فاصله دارد ( براي بنفشه بايد صبر كني )