فرامرز سه دهی
به سعید محمدحسنی و
نگاه چشم هایی که چپ می زند هنوز
" اردی
بهشت ماه 1363 پل چم سری روز جهانی کارگر
من و سربازی که چشم های معشوقه اش آبی بود
موهایش بلوند بلند "
کنار گذاشته ام
دست هایم را
برای تو
به سبیل هایم
گفته ام بنشیند زیر درخت توت
و خوب فکر کند
به چروک های
پیشانی ام
به خاکریز
به چم سری
به دشت عباس
به جنگ جنگ تا
تو بیایی
نیامدی
به روز جهانی
کارگر
به چند خشابی که
شلیک کردیم
تیر هوایی
و جشن گرفتیم
شبانه ی اول ماه مه
مخفیانه بوی خوب
باروت
سنگر
شراب کهنه ی
دوستت دارم
طلوع خورشید
فردا
رکن دو
ف مثل فرامرز
سه دهی
سربازی ست که چپ
راه می رود
با دست راست می
نویسد
چپ چپ نگاه می
کند
به راست قامتان
تاریخ
تفگ تان را هر
چه سریعتر به اسلحه خانه تحویل بدهید .