اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
يكشنبه ، 2 ارديبهشت ماه 1403
13 شوال 1445
2024-04-21
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 59
بازدید امروز: 127
بازدید دیروز: 5184
بازدید این هفته: 127
بازدید این ماه: 127
بازدید کل: 14868218
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



واژگان تفته داغت می کند

                           
                              مریم اسدی خونساری




واژگان تفته داغت می کند!

چند سطری درباره ی کتاب شعر«اقلیم داغ» آخرین سروده های منتشر شده ی رویا تفتی 

اقلیم داغ بستری است از روایت های بی شمار و در دل هم تافته که با سرعتی زیاد از برابر چشم می گذرد.

روایت هایی گاه محتضر که به فراخور موقعیت، تلنگر می زنند و گاه سیلی؛ و با منطق خاص خودشان در چینش، به گزاره هایی ماندگار می رسند و شعر!زیست صادقانه، طنز و جریان سیال ذهن، و زبان روان در خدمت بیان، به باور نگارنده، از جمله خصوصیات بارز شعر رویا تفتی است؛ چنانچه حتی در انتخاب نام شعرهای این کتاب نیز تاثیر گذاشته است.( خودنوشت 2و3) کنار هم قراردادن استعاری و نمادین عناصر روزمره و موضوعات غیر مرتبط، به منظور جلوگیری از انتزاع بیش از حد و به عبارتی دیگر، عینی تر کردن شعر، از دیگر روش هایی است که شاعر در آثارش به کار می گیرد.جریان سیال ذهن در شعر او، هرچند گاه، گونه ای ابهام و گمگشتگی در پرتاب خواننده به نقاط در ظاهرغیر مرتبط به وجود می آورد، اما کم نیستند مواردی که شعر باز می گردد و دست خواننده اش را می گیرد و پیوندها و مفاهیم متن را سامان می بخشد؛ شاید بتوان گفت چنین نگاهی به جهان متن و اجرای زبانی، حاصل طبیعت دوران و ذهنی است که به پیروی از آن، هستی را گسیخته و پاره پاره و در عین بی ربطی، به هم مرتبط می بیند و زیست صادقانه ی شاعر با جهان بیرون و درونی اش، در متن بروز می کند و پارادوکس های نهان و آشکاری که در بسیاری از شعرها دیده می شود.شاعر در ژرفنای مضامین شعرش زیسته و از تجربه هایش سخن می گوید، زبان را به قدر ضرورت تلاش در بیان خلاق و متمایز، به بازی می گیرد و جریان سیال ذهن که بستری مناسب برای بیان مقاصد شاعر است، به موتیف اصلی شعرهایش تبدیل می شود؛ او از جایی آغاز می کند که می تواند نقطه ی شروع نباشد و به فضاها و جغرافیاهای متفاوت و گاه حتی متناقض سرک می کشد و این مسیر غیر قابل پیش بینی و غافلگیر کننده می تواند انتخاب مناسبی برای همراهی خواننده تا پایان شعر باشد.اشاراتی به آن چه گفته شد را در این دفتر می خوانیم:

   ...و این که حسادت پشمالوست و نقش اساسی اش/ شاید سینه به سینه/ اصلاح شود در پژوهش های بعدی 

   ...هرکسی جای خود دارد را بلدی/ وقتی هم برای هدر در نظر بگیر/ درصدی برای خطا/ پوست عمرا کلفت تر از این بشود (صص:۵۹ و ۶۰)

یا در این بخش از شعر استیصال که چه زیبا آغاز می شود:

   پناه می برم از ناگوار/ در مسیرم باد بگذارید خانه ای بسازم جادویی وار/ پرندگان جای آواز بخوانند روزهای دراز و شب     های از صدای/ سگ و جیرجیرک و باران/ گلهای کاغذی بی هوا عفونت می دهند/ بزرگ شدن سزای آدمی نبود (ص۴۸)

همچنین سطرهایی که در عین سادگی، دچار اتفاق در بی اتفاقی می شوند:

   طبق قانون کار بی کار بود دیوار(ص۴۰)

 به هجرت هم فکر کرده بود/ جایی نیافت که مرگ نباشد(ص۳۷) یا آشنایی زدایی ای که گاه در مفهوم شان به چشم می خورد نه صورت بندی ظاهری شان:

آسمان را نمی شود از بالا نگاه کرد/ یا زیر نظر گرفت/ پیغامش را ولی می رساند شهاب سنگ/ به روشنی/ به روشنایی/ و برعکس! (ص۱۵) و گاه با از ان خود سازی برآمده ازشکست های نحوی در متون کهن مانند ضرب المثل ها:

از زندگی بی حساب شان رفته بودم/ از زندگی بی کتابشان (ص۱۵) که همزمان با روش ساده ی ایجاد فاصله میان دو بخش این ضرب المثل ( بی حساب و کتاب)، موفق می شود هم از صورت مرسوم آن آشنایی زدایی کند و هم درمعنای سطر دوم، ایهام ایجاد کند و آن را تآویل پذیرتر کند.

شاعر همچنین با کمک چینش های غیر رایج میان عناصر روزمره و فضاهای ذهنی خودش تلاش می کند موقعیت های انتزاعی شعر را عینی کند؛ و با طرح پرسش های چالش برانگیز و غالبا تاکیدی از خواننده، موفق می شود نخست به طرح موضوعات و مفاهیم مورد نظرش بپردازد و از ورای این طرح موضوع، برای مخاطب شعرش درگیری ذهنی ایجاد کند و به طور کلی وضعیتی پیش برنده در متن به وجود بیاورد.

  ...بچه زاست حافظه ی من/ پیش از آمدنش پاره می شود کیسه ی آب/ در بانک/ خدا کند به کار نیفتد/ هجوم بیاورد/ اجتماعی  است/ با خرده فرمایشات/ و شبیه دیدن خواب پیش بینی نمی شود که رویا را چند قسم است/ پدر من که صادق بود/ ای حافظه/ ای بیل مکانیکی

   این شعر تکمیل در جوار مسکن مهر شد/ اصل سند زمان می برد...(صص۱۱و ۱۲)

...خاطره ی مشترک حافظه ی مشترک نمی آورد؟ (ص۱۰)

همچنین با یاری گرفتن از موسیقی و اجراهای زبانی، تلاش می کند بر شمارموقعیت های غیر قابل پیش بینی در شعر بیفزاید که در نهایت به جذابیت بیش تر می رسد.

در نگاهی کلی، کم و بیش می توان گفت، ابهام و ایهام، استعاره و کنایه، گونه های متفاوت طنز، رهایی از زبان در زبان، رهایی از قافیه و زبان فاخر و کلمات، ماهیتی سهل و ممتنع و خواندنی در سروده های «اقایم داغ» به وجود آورده است، چنان که خود شعر!

 

مریم اسدی خونساری


 








ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات