علیرضا مجابی
لیلا صادقی یک نویسنده ی فرمالیست است
که دغدغه ی اصلی اش در داستان نویسی پایبندی به زبان و نگاه خاص به محیط و اشخاص
اطرافش است . زاویه ی دید او در داستان ،
راوی هر شخصی که باشد بر اساس جهانی متلاشی شده و خرد شده در زبان و واژه گان ناپیوسته
ی او شکل می گیرد ، که از هیچ دستور زبانی تبعیت نمی کند و گرامر خاص اوست . گرامری
تقلیل داده شده به اشیای زبانی گنگ و نامفهومی که به صورت موتیف های تکراری در یک
قطعه ی موسیقایی اغلب هارمونیزه شده متجلی می شود . شروع بسیاری از داستان های او
در فضایی آرام و عاری از خشونت آغاز می شود و به تدریج که داستان جلو می رود ریتمی
تندتر و درونمایه ای عصبی تر در آثارش ظاهر می شود . ورق زدن آلبوم خاطرات ، آخرین
دیدار با کسی که دیگر نیست . خودکشی و معاشقه ی ناخواسته و .. آیتم های بسیار دیگری
دستمایه ایست برای قلم او که هنر بازی با کلمات و چینش مخصوص خودش را بیآفریند و
کار مورد علاقه اش ، فرمالیزمی مقید و محصور در قالب و نگاه نویسنده را خلق کرده و
از پسند مخاطب آثارش عبور کند
.
سبک نگارش او ، علیرغم توجه خاص به فرم
و زبان ، بنا بر ضرورت فکری و اجتماعی خاصی از مفهوم دوران در جهان معاصر ، که چنین گویش و زبانی را الزامی کند بنا نشده
است و بیشتر سلیقه ایست ، به همین دلیل از دینامیسم درونی و دیالکتیکی این قبیل
اثار تبعیت نمی کند .تم اصلی داستان های لیلا
صادقی برگرفته از موضوعات روزمره ی زندگیست و با نشانه هایی اندک از تابو شکنی و
گذر خلاق از اخلاق و سنت های دست و پاگیر جامعه مطابقت می کند . متریالی که با
ابزار و شیوه های زبانی خاص او هم پوشاتی لازم را ندارد و نیازی به شعبده با کلمات
برای بیان پیچیدگی های ذهنی خاص ندارد
هر چند که روح حاکم بر زبان و تکرار
مکرر حروف و واژه ها در پاره ای از قطعات و پارت های داستانی به خوبی از هم گسیختگی
ادم ها و ماجراهای داستانی در گیر با آن ها را به نمایش گذاشته است.
لیلا صادقی نویسنده ایست خلاق و مبتکر
که سال هاست در زمینه ی هنر تلفیقی و نمایشی در داستان تلاش می کند و خستگی ناپذیر
پیش می رود . فضای کلی داستان هایش این را بخوبی نمایش می دهد ، اختراعات زبانی و
نوشتاری او گاه از کلاژی از تصاویر نیز بهره می گیرد که از ویژگی های سبک اوست و
به فرمالیزمی که دوست میدارد دامن می زند . هر چند که برای مخاطب عام ناشناخته
بماند و فقط در سطح ادبیات اکادمیک و دانشگاهی جلوه گری کند و کارکرد روانشناختی و
جامعه شناختی خاصی در قلب شخصیت های داستانی اش
نداشته باشد
.