زلما بهادر
دوشعر از پل سلان
ترجمه : زلما بهادر
زلما بهادر: مقیم اتریش
از آن دورها
خانهای غریب
بزرگ و پر از جا
صدایت می زند
دوباره
بیا
باید زندگی کنی
ساعت ها
به زیبایی طبقه بندی شده اند
پناهگاه
قابل دسترس است
هوای باقی مانده تیزتر از همیشه
تو باید نفس بکشی
نفس بکشی و خودت باشی
پل سلان
IN DIE FERNE
Stummheit, aufs neue, geräumig, ein
Haus –:
komm, du sollst wohnen.
Stunden, fluchschön gestuft:
erreichbar
die Freistatt.
Schärfer als je die verbliebene Luft:
du sollst atmen,
atmen und du sein.
Paul
celan
2
به وقتِ روز
لایه لایه آسمان اینجا
بالای سر
همین حالا
که بالهای شفافی بر آن مینویسند
من خوب به یاد دارم
زمانی را
که یک نفر به رنگِ گرد و خاک
و شکلِ یک درنا
از راه رسیده بود
#پل_سلان