هادی ابراهیمی
هادی ابراهیمی رودبارکی: مقیم کانادا
«تقدیم به خودم»
بازگشت اعدامی به زندگی
از بیحوصلهگی طناب دار است
در یک صبح سگیِ هوای سربیِ تهران
یا شاید
چشمسیری طناب از مرگ.
بازگشت استخوانواژههای گیر کرده در گلو
از دلرحمی طناب دار است
که تاب ندارد.
. . .
نفس
نفس
نفس
. . . هنوز
بند نیامده در بندِ گرهی گیسبافتی طناب
گیس و
گره و
گیسو . . .
پیچ پیچک
میپیچد
درام-مادرانه-مویهای
پیچ میخورد
با سیاهگیس بافتِ طناب
:«گیسو افشانِ روز نشده
مانده در کمند روبنده
هم از شانه و هم ز باد
بوسهای زمهر نستانده»
تاب ندارد طناب
تاب نیاورد طناب
گشت . . .
باز . . .
بازگشت . . .
بازگشت دوباره
نَفَس
نفسِ
زندگی
از تاب نیاوردن طناب است.
من تمام شب
بیخوابیها و بیتابیهایم را
سرِ اتاق فریاد کشیدم
من تمام شب گلویم
به سمت طناب
میل کردهبود
و دست و پای شعر
در آغوش من یخزدهبود.
آنکه لگد به چارپایهی زندگی میزند
و آنکه آویز به دور مرگ چرخ میزند
از جندهگی زندگی است در جمهوری جن و جبون
هوا میکُشد
هوا میکَشد
هوا پُر میکند
هوا هوایی میکند نای را
ریه از هوای سربی تهران
دوباره پُر میشود
دل پَر میکشد
به سینه
مشت میزند
هوا
هوا
هوا
. . . هوا میپراکند
هوا، هوا میدهد
لولهی نای هوا میکَشد
نمیکُشد
جانِ جانان نمیستاند
مرگ سُخره میگیرد
به سوی او بازگشتاش نمیدهد
اِنّا . . .
واژهای که ارجاع نمیدهد.
سنگ، همچنان سنگ باقی میماند.
سنگِ نانبشتهْ نام
منتظر مرگ نمیماند.
صف
صف صندوق «سیف وی» منتظر هجی نامم است
این کارتهای تخفیف بلای جانم شده
من چقدر حالم بد میشود
وقتی چشمابیِ بورِ خوش بر و رو
نام خانوادگیام را می پرسد.
هجی میکنم B مثل...
می نویسد …V
B بارانی با
V ویرانی
اشتباه نوشته میشود
باب صحبت عوض میشود
میگوید هوا امروز چقدر خوب است
میگویم: هوا خیلی خوب است
زبانم دوباره در باب هوا روان میشود
من حالم دارد بهتر میشود
صف بلند پشت سرم
منتظر ثبت هجای نامم است
هجی میکنم B مثل...
می نویسد …V
B بارانی با
V ویرانی
اشتباه نوشته میشود
«نامم
هادی ابراهیمی رودبارکی
فرزند حسین
متولد رودبارکیی لولمان
دارای شناسنامه شماره ۱۵۴۱»
۲۰۰ امتیاز میگیرد.
خریدهایم امروز به نامم امتیاز دادند.