سیدعلی صالحی
آهسته
و بیعزا بیا ای عید
آهسته
و بیعزا برو ای عید
فرصت
بده ما هم
پیشِ
خودمان از خودمان
پچپچه
کنیم،
طوری
که پنداری دخترِ دریا
دارد
رَختِ تازه تنش میکند.
بعداً
باز
کردنِ دکمههای گریبانش
با
من!
من
امیدوارم
پیش
از پشیمانیِ بزرگ
بعضیها
به یاد آورند
دارد
بر این مردمِ تنها مانده چه میرود!
صبح،
صبح، چه صبح بخشندهای
به
تهنیتِ آغوشِ تو آمده است،
ملاحظه
کن
خودت
را گرم نگهدار،
چیزی
به پیدا شدن پروانه
- روی شانههای زنانهٔ تو-
باقی
نمانده است
سیدعلی
صالحی