اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
يكشنبه ، 9 ارديبهشت ماه 1403
20 شوال 1445
2024-04-28
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 101
بازدید امروز: 595
بازدید دیروز: 8016
بازدید این هفته: 595
بازدید این ماه: 44918
بازدید کل: 14913009
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



روشنفکری و روشنگری

                                    

                                           میلاد زنگنه



روشنفکری و روشنگری

 

آنچه اکنون ، دغدغه ی ذهنی من است که مرا برآن داشته تا سطوری در باب روشنفکری ، مکتوب کنم ، تنزل این مفهوم است در افکار و افواه و ظاهر برخی که روشنفکری را در ژست سیگارکشیدن یا در تغییرات ظاهری یا صرفا دم‌ زدن از آن می دانند. همه ی این ها باشد به جای خود که اجرا و تظاهر به اموری چنین سهل الوصول ، زحمت چندانی ندارد. زحمت از جایی شروع می شود که اندیشه ی انسان ، بتواند فروغی از خود داشته باشد ؛ فروغی که خود وامدار تلاش و کوششی ست در راستای درک موقعیت و فضایی که خود و جامعه  در آن زیست اجتماعی و فرهنگی دارند. ظاهر که جای خود دارد ؛ گاهی و شاید در موارد بسیاری حتی آنجا که از روشنفکری ، سخن به میان می آید و سخنان در خور و دهن پرکنی هم بیان می شود باز در صورتی که گوینده ی سخن ، خود به آنها باور نداشته باشد باز هم جز تنزل موضوعی به نام روشنفکری، چیز دیگری نمی تواند باشد.

شاید مشکلی که مشکلات دیگر را در این رابطه می آفریند ، همین عدم ایقان به حل  مساله یا مسایلی است  که به ان ها گرفتاریم . گویا انچنان غرق در پذیرش شرایط شده ایم که هر گونه اقدامی در بهبود شرایط را نافرجام یا غیر ممکن تلقی می نماییم. شاعر و نویسنده و هنرمند چه بخواهد ، چه نخواهد درگیر با موضوع سیاست است ؛ سیاست هم چیزی نیست که از عرش اعلا بر زمین سفلا بر عده ای خاص ، نازل کرده باشند ؛ نفس نوشتن سیاسی است.اما اینکه جماعت روشنفکر نمی تواند یا نمی خواهد بپذیرد که آنگونه که باید نقش موثر خود را ایفا نکرده است ؛ چیزی از این شرایط پیش آمده را عوض نمی کند.

اما تنزل این موضوع در حد ژست و ادا ، موضوع دیگری ست که جای درنگ و تامل دارد.

بی شک ، انفعال جمعی در این شرایط که عرصه را بر رشد و تعالی جامعه تنگ‌ کرده است ، ناشی از  انفعال جامعه ی روشنفکری ماست. انفعالی که چهره های گوناگون خود را در عرصه های مختلف ، نشان میدهد ؛ در این گیر و دار ، تظاهر به روشنفکری به هر سبک وسیاقی ، شاید مضحک ترین اقدامی باشد که یک نویسنده یا روشنفکر منفعل ، انجام می دهد ، چرا که این انجام ؛ اجرایی در خود ندارد و هر چه هست نمایشی توخالی ست.









ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات