اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
جمعه ، 7 ارديبهشت ماه 1403
18 شوال 1445
2024-04-26
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 97
بازدید امروز: 7081
بازدید دیروز: 4260
بازدید این هفته: 34402
بازدید این ماه: 34402
بازدید کل: 14902493
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



مقتول زبان

                                            
                                               میترا سرانی اصل



                             مقتول زبان

 

                      مروری بر آثار محمد مختاری

     

با توجه به آثار فراوانی که در زمینه ی شعر از محمد مختاری بجا مانده و همچنین تلاش ویبرای دست یافتن به موتیف های شعر امروز ، پژوهش های حماسی وی در زمینه ی شاهنامه یکی از وجوه ماندگار آثار در این زمینه محسوب می شود . بطوریکه خواندن این آثار هر مخاطبی را به خوانش شاهنامه که با نگاه تیز بینانه و چالش برانگیز مولف تالیف شده است ، با همراه شدن در فرازو فرود شاهنامه ترغیب می کند . بازگویی شخصیت ها و اسطوره های شاهنامه در اوج تضاد و تجانس در فرهنگ ایرانی و چه بسا در فراتر از آن موجب نوعی ستیز میان سنت و نو و شکستن هنجارهای موجود بنا به آیین های متداول روزگار خویش می باشد .عوامل شناخت ناآگاهانه در بخش اسطوره ها موجب بر هم زدن نظم اجتماعی و به وجودآوردن موقعیتی تراژیک را رقم می زند که در اغلب روایت های اسطوره ای با چنین مضمونی برخورد می کنیم . بن مایه های مشترکی که در این روایت ها ناظر هستیم مانند داستان کوچولایین وکنلایوخ ( افسانه ایرلندی ) که از نشانه های مرسوم سپردن انگشتری و یا پنهان ماندن اصل و نصب برخوردار است ..... مختاری در کتاب حماسه در رمز و راز ملی به ساحت این حماسه ها و نهادها و خاندان ها به گونه ای موشکافانه پرداخته است .مولف در بیان این اسطوره ها و شناخت آن به مخاطب خود به شکلی بارز ضرورت زمان خودرا دریافته است و در پی دریافت هویت ملی برای ملتی که بنا به جریان های سیاسی و اجتماعی خود دچار اضمحلال گردیده است ، عمل می کند تا بتواند با ایجاد شاخصه های ملی نظر کسانی را که دچار بحران هویت هستند به این گونه داشته های فرهنگی خود جلب کند . بخشی دیگر از مشخصههای فکری مختاری ایجاد منطق مکالمه در مقطعی که فردیت انسان مدرن دستخوش بحران سیاسی عمیق است و در قبال کنش جامعه و ارتباطی منطبق با خرد انسانی قرار گرفته است .پژوهش های گسترده ی مختاری چه در زمینه ی حماسی و یا نقد و پژوهش های ادبی او را ازمسِِِولیت روشنفکرانه دور نکرد و هر چه مصم تر برای پشت سر گذاشتن دیدگاه های ایدیولوژیک حاضر و بالطبع مناسبات سیاسی آن در پیکره ی جامعه بجا مانده ، پرداخته است . نگاه تامل برانگیزمولف درآثار تحقیقی و تحلیلی خود بنا به نظریه های اجتماعی و تجربی می باشد و بدون در نظر گرفتن پیش فرض ها ی موجود در مورد این آثار . استقلال فکری و تجربی در همزیستی وی با عناصر اجتماعی و درک آگاهانه از رخدادهای پیرامون مختاری را به سوی جامعه ای همبسته میکشاند تا هر کس با حفظ منش انسانی ، بتواند در راستای جامعه ای آزاد و رها از پایگاه اجتماعی خود زندگی کند .شعراعتراض شاید مشخصه ی مناسبی برای آثار شاعر باشد که علیه قراردادهای اجتماعی زمانخود بر می خیزد . زبان شعر در سنخ شناسی ادبیات برگرفته از دلالت های پایاپای اجتماعی ست .زبانی که در لایه های اجتماعی و در سیالیت سپری شده است  . زبانی که تاریخی ست اما تاریخ مندنیست و در مرکز زمان به سر می برد و جهان شمول است . پختگی زبان شاعر در بستر زیستی وی و با اشراف کامل بر ادبیات در زمانی و همزمانی شکل می گیرد و روند تولید معنا دور از این نگاه و اندیشه و بستر وی نمی باشد .نا امنی اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی مرکز زیست گاه هر هنرمندی می تواند باشد که با توجهبه تاملات آن و نگاه نافذ بتواند به خلق اثر بپردازد و بی شک تولید معنا هم در چارچوب این حوادث و غیر عامدانه است .در شعر بی خوابی  اشاره ی شاعر به دو متر جا بازدارندگی انسان امروز را به تصویر می کشد که تحت لوای محدودیت های جبری قرار می گیرد . در واقع تفاوتی در ماهیت زندگان و مردگان نیست . زیرا که حد زبان در ابعاد فیزیک انسان هم عرض شده است . الگوهای ساختار در نظام زبان برگرفته از رخدادها و و پیامدها و مناسبات دربرگرفته از آن می باشد .

دنیا را باید از چیزهایی پاک کرد

چقدر باید در این دو متر جا ماند تا تحلیل جسم حد زبان را رعایت کند

چه تازیانه کف پا خورده باشد

چه از فشار موروثی در رنج بوده باشی

قرار جایش را می سپارد به بی قراری که وقت و بی وقت

سایه به سایه

رگ به رگ

دنبالت کرده است تا این خواب

تظاهرات تورم را طی می کنم در گذر دلالان

.......

حضور عناصر تغزلی و عناصر طبیعت در زبان روایی مختاری در پیوند با یکدیگر نقشبسزایی دارد . همچنین عناصر ملی و اسطوره ای که در زبان شعر از آن برخوردار است . حضور نمادهای طبیعی در جلوه گاه مرگ و زندگی در اندیشه ی شاعر دارای بسامد بالایی ست . مرگ در رمز پذیری زبان شاعر خاستگاه اجتماعی دارد و بنا به نشانه شناسی اجتماعی و رویدادهای منطبق بر آن معطوف به رخدادها می باشد .بکارگیری معانی در رمزگذاری موتیف ها مانند تنگ حوصلگی آسمان که توسط برگی لرزان پوشیده می شوی به مقوله ی هستی شناسی و انتظام مرگ حکایت دارد دلالت هایی که در فرهنگ جامعه سرشار از معانی انباشته شده می باشد و کارکرد آن می تواندنقش پذیری زبان را در بستر زیستی خود نشان دهد .

نرفته باز می آیی

و چرخ می خوری

و آفتاب پاییزی

نشان پروازت را

بر خاک

چون نقطه ای کمرنگ

و دور می یابد

چه تنگ حوصله است آسمانت

که سایه ی برگی لرزان می پوشاندت

     کریتیک ادبی در وهله ی اول به دنبال التذاذ و زیبایی شناسی و ارتباط متن می باشد و در هر

ژانری . در شعر تغزلی زیر تناقصی درونی همراه است ، تناقصی که در ذات متن نهفته است .

خواست نزدیک شدن و ذکر ممنوع بودن آن ، در ادامه از زنجیره ی نگاهی می گوید که حلقه ی نگاه در هم قرار نمی گیرد . سطرهایی که در همنشینی و جانشینی یکدیگر با توجه به استتیک شعر بخوبی در کنار همدیگر قرار گرفته اند .پل ارتباطی که در جرگه ی زبانی ایجاد شده و مبتنی بر مجاز و استعاره می باشد و تمهیدات برگرفته شده در ساختار شعر بنا به مصداق خارج از ذهن مطابقت دارد و این وجوه از ابزار کارآمد و زیبایی شعر است .

نزدیک شو اگر چه نگاهت ممنوع است

زنجیره ی اشاره چنان از هم پاشیده است

که حلقه های نگاه

در هم قرار نمی گیرد

دنیا نشانه های ما را

در حول و حوش غفلت خود دیده است و چشم پوشیده است

نزدیک شو اگر چه حضورت ممنوع است .

 

        با درود بر روان زنده یاد محمد مختاری

             میترا سرانی اصل  1/ 3/ 1400

 

 

 

                      






ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات