اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
جمعه ، 10 فروردين ماه 1403
20 رمضان 1445
2024-03-29
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 259
بازدید امروز: 12374
بازدید دیروز: 13187
بازدید این هفته: 25561
بازدید این ماه: 111167
بازدید کل: 14686282
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



مارگارت اتوود

                                      
                                         ترانه جوانبخت



در هر نسل، یک یا دو رمان خلق می‌شود که از حاشیه فضای ادبی فاصله می‌گیرد، به یک پدیده تبدیل می‌شود و برای افرادی که حتی کتاب هم نمی‌خوانند، اثری نام‌آشنا می‌شود. «۱۹۸۴» شاهکار «جورج اورول» یکی از این کتاب‌هاست و دیگری، «قصه ندیمه» نوشته «مارگارت اتوود».

 «اتوود» نویسنده‌ای است که درباره خودش می‌گوید: «خوش‌بینی یعنی بهتر از واقعیت، بدبینی یعنی بدتر از واقعیت، من واقع‌بین هستم.» گویا همین واقع‌بینی باعث شده بسیاری بخواهند با خواندن رمان «قصه ندیمه» این نویسنده و سریال اقتباسی آن، به سرنوشت خود در دوران «دونالد ترامپ» پی ببرند. و البته در دورانی که برخی نویسنده‌ها از فناوری نو هراس دارند، شاید همین خصیصه را بتوان دلیل ارتباط خوب «اتوود» با ایده‌های جدید شمرد.

«لنی گودینگز» ناشر انگلیسی کارهای اتوود، وقتی اخیرا به خانه او در تورنتو رفته بود، خیلی متعجب شد که او را با یک کیسه کاغذی پر از بوقلمون‌های بوقی بزرگ دید. وی در این‌باره گفت: «او (اتوود) سرش را به طنز خنده‌داری کج کرد و با لبخندی شیطنت‌آمیز، آن‌ها را به من نشان داد. وقتی آن را فشار می‌داد، صدای‌شان درمی‌آمد. معلوم شد او و «گیبسون» قرار است جوایز سالانه انجمن سلطنتی حمایت از پرندگان (RSPB) را به برندگان اعطا کنند. هر یک از برنده‌ها یک بوقلمون بوقی از «مارگارت» هدیه می‌گیرند. او با فشار دادن عروسک‌ها یک گروه کر درست کرده بود

«اتوود» زمانی که دانشجوی دانشگاه تورنتو بود، اولین شعرهایش را به چاپ رساند و در سال ۱۹۶۴ اولین جایزه ادبی مهم عمرش را دریافت کرد.

                           

 

 

 

شعری از مارگارت اتوود

ترجمه از ترانه جوانبخت

 


سکونت

ازدواج نیست

خانه‌ای یا حتی چادری

 

قبل از آن و سردتر است:

کنار جنگل، کنار صحرا

پله‌های رنگ نشده

در عقب جایی که ما چمباتمه می‌زدیم

بیرون، با خوردن ذرت بو داده

 

جایی رنج‌آور و با حیرت

در زنده ماندن حتی

این دوردست

ما یاد می‌گیریم که آتش درست کنیم

 


Habitation

Marriage is not

a house or even a tent

 

It is before that, and colder:

 

The edge of the forest, the edge

of the desert

the unpainted stairs

at the back where we squat

outside, eating popcorn

 

where painfully and with wonder

at having survived even

this far

we are learning to make fire







ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات