نیلوفر خسروی بلالمی
لوسیل (انگلیسی: Lucille Clifton; ۲۷ ژوئن ۱۹۳۶ –
۱۳ فوریه ۲۰۱۰) شاعر و نویسنده اهل ایالات متحده آمریکا بود. وی در طول دوران فعالیت
خود، دو بار نامزد دریافت جایزه پولیتزر و همچنین برندهٔ جایزه کتاب ملی شد.
شش شعر از لوسیل کلیفتون
مترجم: نیلوفر خسروی بَلالَمی
1
بیرون از بدن
(مامان)
واژه ها
رنگ می بازند
من در زبان های دیگر
دقیق می شوم
باید گوش کنی
با دستانت
با موخوره های تهِ موهایت
آن برگ
آن ساقۀ سبز،
سبز تند
را بردار
حس کن که دارم حسات می کنم
می خواهم بگویم که هنوز دوستت دارم
می خواهم بگویم
می خواهم بگویم
از دهانم بگویم
اما عزیزم
دیگر دهانی ندارم
2
مردن
ماهِ کوچکی را دیدم که درآمد
از پستان زنی
که در بیمارستان بستری بود
و دیدم که توّرم ترکیده ی
بدن یک زن بودم
و تو را در اتاق انتظار دیدم
که غصه دار
منتظر وقت ملاقات بودی
و می خواستم برایت بخوانم:
برگرد خانه
آنجا منتظرت هستم.
3
آخرین صحبت
(مامان)
دارم شکل می بازم
از تنم به در می شوم
سنگی می شوم
که از زمین است
زخم های دیگری در راهند
و آزمایش هایی دیگر
«مامانهای» دیگری
از راه خواهند رسید.
4
رودخانه ای که بین ماست
در همان رودی که پدرت ماهی می گرفت
پدرم را غسل تعمید دادند
گرسنگی
آنها را از هم جدا می کرد،
یکی از مردان خوب می دانست
هرچه که پیش بیاید
میتواند خودش را سیر کند
مرد دیگر می دانست
به کمک نیاز دارد.
مسئله فقط رنگ پوست نیست.
مسئله اینکه چه دیدی به خودمان داریم.
مسئله جغرافیاست و خاطره.
مسئله فقیر بودن در آمریکاست.
مسئله پدر من و توست
و رودخانه ای که بین ماست.
5
خون
اینجا
در این خانه ی معمولی
دختری پارچه را به بدن خونی اش می فشرد
درست همین حالا
بیش از سی سال دیگر هم
به همین کار ادامه می دهد
خالی می شود و پر می شود
خواهرانه
خروش وحشیانه ی ماه را همراهی می کند
مردان
به دنبال پارچه ی قرمزِ شجاعت
راهیِ بازی ها و جنگ ها می شوند
قهرمانان هر ماه
برخی می میرند اما
خون هر ماه
به این اتاق معمولی می آید
و این دختر معمولی یاد می گیرد
با آن زندگی کند.
6
...
هوایی که آلوده کردید را
نفس خواهید کشید
آب هایی که مسموم کردید را
خواهید نوشید
وقتی دوباره باز گردید
حتماً باز میگردید
هوایی که آلوده کردید را
نفس خواهید کشید
آب هایی که مسموم کردید را
خواهید نوشید