اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
دوشنبه ، 10 ارديبهشت ماه 1403
21 شوال 1445
2024-04-29
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 106
بازدید امروز: 9156
بازدید دیروز: 2660
بازدید این هفته: 11816
بازدید این ماه: 56139
بازدید کل: 14924230
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



یادبود مهری جعفری

                                    
                                              ماهرخ جعفری



 

۱

خودت زمانی نوشته بودی:

....‌‌

ازهمین تنوره تا تنگه بعدی

که پرت‌تر از همیشه

تا با سنگی که بلغزد فرو بریزم

که تنهاتر از همیشه

تا در صدای گام‌های خود خاموش......

ای صخره‌های سترگ و کوه‌های سربه فلک کشیده، شما نشانی از گمشده من دارید آیا؟

من بر درگاه هر کوهی ایستاده و تورا فریاد خواهم زد. هرگاه کوله‌ای بر پشت گیرم و آهنگ کوهستان کنم، تورا درمیان صخره‌ها و یخچال‌ها فریاد خواهم زد فریاد و فریاد و فریاد...

برفراز هر قله‌ای تو را خواهم جست. زیر کدامین سپیدی برف آرام گرفته‌ای و در پناه کدام صخره ماوا گزیده‌ای؟

کدامین شکاف تورا در آغوش فشرد ؟

ببار ای برف و برای دختر کوهستان کیسه خوابی سپید مهیا کن. موهای زیبایش را بپوشان و اورا درآغوش‌ات به گرمی پذیرا باش اما چشمان زمردین زیبایش را مپوشان، بگذار به آسمان بیکران نظاره کند شاید که با نگاه من در آسمان کوهستانها تلاقی کند...

من سالیان سال در پی گمشده‌ام در میان صخره‌ها، یال‌ها و یخچال‌ها سرگردان خواهم بود و بر درگاه هر قله‌ای خواهم گریست...

باز نمی گردی می‌دانم درنای چشم بهاری من

 

 

 

۲

ادامه‌دار می‌شوی در من

در گام‌هایم

در آهنگ‌های کوهستان

ادامه‌دار می‌شوی در قله‌ها

یال‌ها

یخچال‌ها...

کوهستان دارد تو را ادامه می‌دهد

و تو به خیالت

رفته‌ای...

 

 

 

۳

می گویند تو رفته‌ای!

برای همیشه رفته‌ای!

ولی من یادم نمی‌آید که

دست خداحافظی تکان داده باشی

با اشتیاق گفتی می‌روم و زود بر می‌گردم!

بی‌انصاف این همه نشانه ازخودت  فرستاده‌ای که باورکنیم دیر کرده‌ای و هرگز بر نخواهی گشت۰۰۰۰۰۰

 








ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات