اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
دوشنبه ، 10 ارديبهشت ماه 1403
21 شوال 1445
2024-04-29
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 108
بازدید امروز: 9196
بازدید دیروز: 2660
بازدید این هفته: 11856
بازدید این ماه: 56179
بازدید کل: 14924270
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



موهایم سنگری با لاله‌های سرخ

                                        

                                        

                                        ساناز داود زاده فر            

 




موهایم سنگری با لاله‌های سرخ

که آهویی در آن حس بی‌قراری دارد

رنج‌هایم پشت آن مخفی، جیغ‌هایم

جیغ‌های میخ‌دار

دار

 در خودم فریاد

فریاد

فریاد می‌شود

آهویم با چشم‌های دُرُشت‌اش

از گاز اشک‌آور عبور کرده‌است

روسری‌ام را چون منّورى

به سمت شب پرت می‌کنم

سیاه‌چاله‌های ترس گُر می‌گیرند

آهویم با دست‌هایش زره‌پوشی را

متوقف کرده

جنگ به استخوان‌هایم رسیده‌ است

تمام تنم را

زییایی‌ام را

خاکریز می‌کنم

و اشک‌هایم را سنگ

چگوارا این روزها یک نام زنانه است

من سیاوشی به آتش خواهم رفت

باید ایستاد

پروانه‌های اندامم

امشب

از پیله حجاب رها

 

رها می‌شوند

و پلیس از باتون‌اش دفاع می‌کند

و دوباره تور می‌بافد

تور می بافند

عنکوبتها

خانه‌های‌شان لرزان

لرزان

لرزان است

هیچ آهویی در تور عنکبوت نمی‌میرد

و آن من این‌بار از تنم بیرون زده

 فریاد می‌زنم

 

زن

زندگی

آزادی

 

باید معبر زد

از گلوله گذشت

از ماشین آب‌پاش نترسید

من، ای جلاد

برای آزادی

روی مین خواهم رفت

گیسوان من

چون پیچکی فولادین

به دست‌های سرکوب

خواهد پیچید

و آهویی گیسوان مرا به کاج پیوند خواهد زد.

 

 

شعر دوم

 

 

دشوار است، دشوار است

مثل مربعی که هزار مربع دیگر را بلعیده

وكابوس‌وار سماع بیمارگونه می‌زند

مربعی که در چرخش، دیگر مربع نیست

خطوط گیج کننده درهمی است

هنگام رفتن به بیهوشی.

سالهاست دراین کمای اشکال هندسی مفقودم

و می دانم دشوار است

دشوار

شبیه خودت باشی

زنی با دست‌های باز

سوار اسبی به رنگ کَهَر

که به تاخت در اتوبان می تازد

و

موها

لباس سپیدش

شوری به باد داده باشد

دشوار است

بسیار دشوار

زن بودن را در خیابان به تن کنی

 

می‌خواهم چشم‌هایم را ببندم

بال‌هایم را که به دوشم دوخته‌اند

باز کنم

بروم بالای برج میلاد

خودم را به پروازم بسپارم

می‌دانم دشوار است

دشوار است

خط مقدم

از چند تار موی بیرون مانده از روسری‌ام

آغاز می‌شود

و نبرد تا خلخال نقره‌ای دور پایم

همیشه ادامه خواهد داشت

از تک انگشت رنگی من

تمام بوم‌ها

سیاه سیاه

نقاشی خواهد شد

من قلبم را بدون روسری

روی سینه‌ام نصب خواهم کرد.







ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات