چه شد که
نوجوانان و جوانان به یکباره به خیابان آمدند و اعتراضات سراسری در ایران شکل گرفت
؟ این خیزش اما ناگهانی نبود ، ریشه در
سالها تبعیض و فقر و فسادی داشت که از لایههای دولت ها و حاکمیت نشات میگرفت .
دهه ی هشتادیهای رها از بندهای تحجر ، انقلابی را ایجاد کردند که میدانند حق، در
ایران و در شرایط فعلی گرفتنی است وگرنه این روال فساد سیستماتیک هرگز اجازهی رشد
به جوانان نخواهد داد. بسیاری مظلومانه کشته شدند اما خاکسترِ این ققنوس همچنان زایا
و پویاست.
زندان های ایران
از وکیل ،روشنفکر،تحصیلکرده و دانش آموز ،معلم و دانشجو ،شاعر و نویسنده ،بازیگر و
هنرمند و ...پر شده است .
بیش از ۱۳۰
شاعر و نویسنده در زندان هستند . هراسی در جان این سیستم معیوب افتاده است که جز ایجاد
رعب و وحشت و قتل و غارت ، چارهای در دفاع از خود نمیبیند.
اجرای این
انقلاب، اجرای هنریست که هنرمندانش جوانانی هستند که آگاهی آنها اجازه محافظه کاری
را به آنها نمی دهد. هنرمندان ، میتوانند مجریانِ این انقلاب راستین و مردمی
باشند. انصراف بازیگراناز صدا و سیمای مفلوک ، بخشی از این انقلاب است . انصراف
جمعی اساتید دانشگاه و انصراف از گرفتن مجوز کتاب از ارشاد توسط ناشران، اعتصاب
کارگران و کارمندان و ...می تواند تاثیرات بارزی بر پیشرفت در تامین خواست مردم
داشته باشد.